خالق اندروید از آینده تلفن های هوشمند و ورای آن می گوید
خالق اندروید از آینده تلفن های هوشمند و ورای آن می گوید
در سال ۲۰۰۵ میلادی که اندی روبین استارتاپ اندروید خود را به گوگل فروخت، چشم انداز تکنولوژی متفاوت از امروزش بود. موبایل ها کیبوردهایی حجیم داشتند، دوربین هایشان به ندرت کارایی لازم را داشت و نمایشگرهای کوچک شان نیز از فرامین تاچ پیروی نمی کرد. علاوه بر این، امکان اجرای اپلیکیشن های مختلف برای همه تلفن های همراه فراهم نبود.
حالا موبایل های اندرویدی آنقدر فراگیر شده اند که تصور آن روزها دیگر حتی ممکن نیست و نکته دیگر آنکه تمامی محصولات متعلق به این اکوسیستم برمبنای یک نرم افزار واحد ساخته و پرداخته شده اند.
اکنون بیش از یک دهه از آن دوران می گذرد و روبین تلاش دارد نبرد بعدی پلتفرم های موبایلی را در عرصه تکنولوژی های مصرفی رقم بزند.
خودش در این باره می گوید:
شمار سیستم عامل های موبایلی ناکارامد در آن زمان خیلی زیاد بود و می توانم بگویم حالا همین شرایط در عرصه اینترنت اشیاء و خانه در حال تکرار است.
چند ماه پیش اگر خاطرتان باشد روبین برای نخستین بار از شرکت تازه تاسیس خود به نام اسنشال گفت. این شرکت همانطور که می دانید به تازگی از نخستین محصول خود که دست بر قضی یک موبایل اندرویدی هم هست رونمایی کرد. روبین امیدوار است این موبایل تاریخ انقضا نداشته باشد و در توجیه این خواسته قلبی خود گفته:
این موبایل یک کانکتور مغناطیسی برای متصل کردن لوازم جانبی دارد که قابلیت های جدیدی را برای آن به ارمغان می آورند و از آن جمله میتوانم به امکان ضبط ویدیوهای ۳۶۰ درجه بدون نیاز به آپگرید کردن دستگاه اشاره کنم. دیگر بخش های کلیدی موبایل شامل دوربین نیز قادر هستند که به مرور زمان و با استفاده از بروزرسانی های نرم افزاری به قابلیت های تازه ای مجهز شوند. با این حال اما اهداف روبین را می توان ورای مقابله با کهنگی و منسوخ شدگی برنامه ریزی شده اسمارت فون ها دانست.
او در واقع تلاش دارد شکل جدیدی از نرم افزار را برای اتصال تمامی دستگاه های دخیل در زندگی بشر به یکدیگر ابداع کند؛ حال این دستگاه ها هرچه می خواهند باشند، از انوع اسمارت فون گرفته تا لوازم خانگی هوشمند، ساعت و دیگر پوشیدنی ها. الان اما پدر اندروید کارش را با خانه ها شروع کرده. چند ماه پیش که او موبایل اسنشال را معرفی کرد خبر از رونمایی قریب القوع محصولی دیگر تحت عنوان Home داد؛ نوعی هاب بلندپروازانه که روی سیستم عامل جدید اسنشال موسوم به Ambient اجرا می شود و می تواند تمامی گجت های هوشمند خانگی را کنترل نماید.
به لطف این دستگاه روبین قصد دارد راهی آسان برای مکالمه تمامی لوازم خانگی با یکدیگر را فراهم نماید و فرقی هم نمی کند که آن دستگاه ها متعلق به اکوسیستم هوم کیت باشند یا SmartThings یا حتی با دستیارهایی نظیر سیری اپل یا الکسای گوگل یکپارچه سازی شده باشند.
روبین اخیرا میهمان نشریه تایم بوده تا به سوالات خبرنگار آن در رابطه با سیستم عامل اختصاصی خود موسوم به Ambient پاسخ بدهد و از تاثیر هوش مصنوعی بر نحوه استفاده ما از موبایل هایمان بگوید. او همچنین در این مصاحبه به انتقادات مطرح شده در خصوص اسنشال فون نیز پاسخ گفته است که در ادامه توجه شده را به صحبت های وی جلب می کنیم.
ایده بزرگ بعدی پس از تلفن های هوشمند از نظر شما چیست؟ اپل معتقد است که تکنولوژی مهم بعدی واقعیت افزوده خواهد بود و آمازون نیز روی دستیارهای مجازی تمرکز کرده. نظر شما در این باره چیست؟
در این دنیا که مملو است از گجت های مختلف، هنوز هم بخش هایی وجود دارند که تکنولوژی پاسخی برای نیازهایشان فراهم نکرده است و من معتقدم که باید تمامی دستگاه های حاضر در زندگی بشر به نوعی به یکدیگر متصل شوند؛ حال می خواهد راه حل این مشکل موبایل هایمان باشد یا ساعت هایمان. شاید هم روزی یک اسمارت فون کوچک که البته قابلیت های کمتری نسبت به انواع امروزی اش دارد راه حل مناسب برای رفع این معضل را در اختیارمان قرار دهد.
این موبایل می تواند ابزاری فوق العاده برای برقراری ارتباط باشد اما از سویی هم دیگر به تمامی اپلیکیشن ها روی آن، نیازی نخواهید داشت. و زمانی که برای صرف شام یا دویدن بیرون می روید و یا قصد حضور در یک رویداد ورزشی را دارید ترجیح تان این خواهد بود که موبایلی با جثه کوچک تر را با خود حمل نمایید چراکه همراه داشتن آن از حمل فبلت های امروزی راحت تر خواهد بود. نکته دیگر اینکه ممکن است در محل کار بخواهید فبلت خود را به همراه داشته باشید چراکه نمایشگر بزرگتری دارد. بنابراین تصورم این است که درآینده مشتریان و کاربران طیف وسیع تری از انتخاب ها را پیش روی خود خواهند داشت.
اپراتورها نیز با ارائه سیم کارت های الکترونیکی پیشتر این پروسه را آغاز کرده اند و به سوی چنین آینده ای قدم برداشته اند. تمامی اپراتورهای آمریکایی نیز سرویسی دارند که میتوانید به موجب آن یک شماره موبایل داشته باشید که روی چندین سیم کارت زنگ می خورد. بنابراین تصور می کنم به تدریج شاهد شکل گیری چنین پلتفرم هایی خواهیم بود که امکان مدیریتش از طریق یک اینترفیس کاربری فراهم می شود. البته نباید نگران بار مدیریتی این کار باشید و بهتر است که این بخش را به مهندسان نرم افزاری محول نمایید که این فرایندها را از نظرتان پنهان خواهند کرد.
اجازه دهید کمی در مورد سیستم عامل Ambient با یکدیگر صحبت کنیم. در گذشته از برنامه هایتان برای ایجاد سازگاری میان هوم و دیگر پلتفرم های خانه هوشمند گفته بودید. اما اگر شرکتی مانند اپل اجازه ورود شما به اکوسیستم خود را ندهد چطور؟
درست می گویید. به لحاظ فنی یکی از این شرکت ها قطعا با من موافقت خواهد کرد و برای نمونه می گوید: خب صرفا برای شرکت اندی روبین این مساله ایرادی ندارد. ما APIهای خود را غیرفعال می کنیم. اما من شخصا سازمان های بزرگ را قبلا مدیریت کرده ام و معتقدم که رفتار این سازمان ها عموما مخالف مشتریان است و بعضا به مشتریانشان یا حتی مشتریان دیگر شرکت ها آسیب می زند، صرفا به این خاطر که استراتژی خاصی را نمی پسندند یا تمایلی به اشتراک گذاری داشته هایشان با دیگران ندارند. بنابراین نظرم این است که چنین رویکردهایی عاقبت جایگاهی در بازار نخواهند داشت و مردم هستند که راهکار مناسب برای تعامل را ابداع خواهند کرد.
در همین رابطه می توانم اندروید را برایتان مثال بزنم.در سال ۲۰۰۸ میلادی که این سیستم عامل وارد بازار شد، نام هایی نظیر لینوکس و سیستم عامل اختصاصی موتورولا نیز حضور داشتند. سیستم عامل های نامطلوب زیادی برای موبایل ها در بازار حاضر بودند و آن دوران را میتوانم به اینترنت اشیاء امروز تشبیه کنم. این روزها هرکسی سیستم عامل اختصاصی خودش را می سازد اما تمامی شان بر مبنای اندروید هستند.
برای نخستین بار موبایل های سامسونگ می توانند دقیقا همان اپلیکیشن های قابل اجرا روی محصولات موتورولا را داشته باشند. این اتفاقی است که در گذشته وجود نداشته و تصور می کنم هرچه به سمت آینده پیش می رویم انشعابات بیشتری از این سیستم عامل ساخته می شوند که در نهایت به تحقق ایده خانه های مبتنی بر اینترنت اشیاء کمک خواهند کرد.
در مورد دستیار مجازی سیستم عامل Ambient بیشتر برایمان بگویید. همین حالا هم گوگل دستیاری دارد که تقریبا به هر سوالی پاسخ می دهد یا الکسا محصول آمازون به قدری نوید بخش بوده که توسعه دهندگان راغب به ایجاد مهارت های مختلف برای آن هستند. وجه تمایز دستیار مجازی اسنشال با این دو چیست؟
در حال حاضر سیستم عامل ما و تمامی محصولات مبتنی بر آن بیشتر از یک دستیار را پشتیبانی می کند. من ابدا تمایل ندارم که دیگران را به دستیار مجازی خودم محدود کنم. سیستم عامل Ambient در واقع جهانی متشکل از چند دستیار است که از ابزارهای مختلفی پشتیبانی می کند. ما نیز باید این مساله را در نظر داشته باشید و حق انتخاب دیگر گزینه ها را از کاربران خود نگیریم.
و در نهایت یک دستیار اسنشال هم خواهیم داشت. موارد خاصی وجود خواهند داشت که کاربران از این دستیار انجام امور مشخصی نظیر عملکرد مشترک چند وسیله خانگی را طلب می کنند. امروزه دستیاری نداریم که روی این مقوله نیز متمرکز شده باشد. به نظرم دستیارهای مجازی امروزی به نوعی تکنولوژی های قدیمی محسوب می شوند.
چند سال پیش جمله معروفی داشتم که می گفت: دوست ندارم با یک شخص ساختگی از طریق موبایلم صحبت کنم. موبایلم باید اطلاعات را به صورت کاملا شفاف به من منتقل کند و پاسخ سوالات مدنظرم را از طریق مکالمه دریافت کنم. من دوست ندارم در حالی که سوار اتوبوس هستم با دستیار خودم صحبت کنم چراکه در این صورت همه صدایم را می شنوند. بنابراین اگر شما هم مانند من باشید ترجیح می دهید در اوقات تنهایی تان با دستیار خود صحبت کنید.
از آن طرف پاسخ های شفاهی که دستیار در اختیارتان قرار می دهد نیز می توانند وحشتناک باشند. تصور کنید آدرسی را از آن سوال می کنید و آنگاه دستیار تمامی گردش ها به چپ و راست را برای شما خواهد خواند. بنابراین به نظرم یک هوش مصنوعی چند الگویی احتمالا راهکار بهتری خواهد بود و این نوید را به شما می دهم که به زودی شاهد ارائه آن خواهید بود.
این نوع از دستیارها را نسل بعدی شان می خوانیم و علت اینکه سیستم عامل جدیدی به نام ambient را توسعه دادیم هم همین است. همانطور که تایید می کنید پیدا کردن عکس مناسب در گوگل با کمک یادگیری ماشینی ساده تر شده است. دکمه های دو یا سه کلمه ای پاسخگویی به ایمیل ها در جیمیل نیز به نوعی با تکیه بر هوش مصنوعی طراحی شده اند. از طرفی فرایندهای زیادی نیز در پس زمینه در حال اجرا هستند که ایمیل ها را بخوانند، زبان طبیعی را درک کنند و بعد پاسخ های مناسب را به شما پیشنهاد دهند. نکته جالب دیگر این است که اگر ایمیلی را برای سه فرد مختلف ارسال کنید دکمه هایی که در انتهای جیمیل مشاهده خواهید کرد دقیقا یکسان خواهند بود.
معتقدم در آینده هوش مصنوعی به صورت فراگیر در سرتاسر این سیستم عامل ها مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین صرفا با یک تیم که برای جیمیل تصمیم گیری کند سر و کار نداریم و در اصل این تیم برای تمامی اپلیکیشن ها تصمیم گیری می کنند.
می توانید یک مثال برایمان بیاورید؟ سیستم عامل شما دقیقا چه کاری انجام می دهد که اندروید از انجامش ناتوان است؟
از آنجایی که هنوز معرفی رسمی انجام نشده از ارائه جزئیات در این باره معذورم. درست مانند مثال جیمیل که تمامی دکمه ها برای هر کاربر یکسان هستند اگر چنین امکانی در سیستم عامل ما فراهم شود آن دکمه ها میتوانند با صدای کاربر دستگاه به ایمیل ها پاسخ دهند. من و شما هریک روشی متفاوت را برای تعامل با همکاران، دوستان و اعضای خانواده در محیط کار و غیره داریم. شاید من وقتی با یکی از دوستان یا اعضای خانواده ام صحبت می کنم تعداد زیادی اموجی به کار ببرم اما این روش را در محیط کارم پیاده نمی کنم. بنابراین دوست دارم در آینده شاهد حضور نوعی از هوش مصنوعی باشم که خودش را سفارشی سازی می کند تا به نسخه ای مجازی از شما بدل شود. بنابراین وقتی اتفاقی روی دستگاهی شما می افتد نسخه ای اندک مجازی از شما اولین فردی است که آن را مشاهده خواهد کرد.
یکی از اصلی ترین وجوه تمایز اسنشال فون با رقبایش پورت لوازم جانبی در بخش پشتی بدنه است. دیگر موبایل سازان از جمله موتورولا نیز رویکردی شبیه به اسنشال دارند اما هنوز هیچ گزارش مستندی دال بر علاقمندی کاربران به این ویژگی ارائه نشده است. چرا تصمیم گرفتید که روی این ویژگی مانور زیادی بدهید؟
مساله ای که در اینجا مطرح می شود پروسه طولانی تحقیق و توسعه است که در آن بسیاری شرکت ها برای مدتی ناپدید می شوند. یک سال بعد می بینیم با پیشرفتی قابل توجه همراه با یک موبایل جدید بار دیگر نام خود را مطرح می کنند و مجددا دوسالی از آنها خبر نمی شود و این بار با بهبودهای چشم گیر در زمینه پلتفرم قدم به عرصه می گذارند.
لوازم جانبی و اکسسوری ها ساخته می شوند تا این چرخه های طولانی مدت به روز رسانی را با نوآوری های خود پر کنند. یکی از این لوازم دوربین ۳۶۰ درجه ماست که به احتمال زیاد در آینده آن را به نسل آتی موبایل هایمان می افزاییم. بنابراین پورتی که اشاره کردید مکانیزم لازم برای تست و بررسی بازار را در اختیارمان قرار می دهد و نوآوری را با سرعتی فراتر از حالا به بازار تزریق می کند و هرکجا لازم باشد به شکل گیری ابداعات دیگر منتهی می شود و در نهایت نسخه پخته تری از آن در موبایل بعدمان نمود می یابد.
یکی از اولین انتقادات به اسنشال فون ضعف دوربین آن نسبت به رقباست. چرا تصمیم به استفاده از چنین دوربینی گرفتید و چطور میخواهید به انتقادات در این باره پاسخ دهید؟
دوربین ما از دو نوع مختلف حسگر بهره می گیرد نه لنز. یکی از آنها سفید است و دیگری سیاه. به لحاظ فنی سنسورهای سیاه و سفید نور بیشتری را از خود ورود می دهند و شفافیت تصویرشان نیز بالاتر است. اما در نهایت این حسگرها سیاه و سفید هستند که همه هم دوستشان ندارند. به همین خاطر ما در مرحله دوم پیکسل های سیاه و سفید را روی عکس های رنگی دوربین دیگری پیاده می کنیم و به نوعی عکاسی محاسبه ای را انجام می دهیم.
ما در واقع دنباله رو نوعی جهت گیری تکنیکی هستیم که به باورمان هم درست است. هم اکنون چرخه به روز رسانی نرم افزاری برای دوربین را پشت سر می گذاریم که البته رقبایمان چنین رویکردی نداشته اند. تصور کنید حسگری درون موبایل خود دارید و وقتی عکس دلخواه را از سوژه مدنظرتان گرفتید کارتان تمام است. عکس را گرفته اید. در اینجا ما در واقع از الگوریتم ها برای پردازش تصاویر بعد از گرفته شدنشان استفاده می کنیم. وقتی قبل از عرضه دستگاه موبایل را در اختیار نقد نویسان قرار دادیم هنوز پروسه آپدیت نرم افزاری آن را به اتمام نرسانده بودیم که البته تمام تلاشمان را انجام دادیم تا آپدیت های مربوطه را در این زمان به صورت OTA برای اسنشال فون ارائه نماییم و باید بگویم همچنان به این فرایند ادامه می دهیم.
عرضه دستگاه اندکی دیرتر از زمان وعده داده شده رخ داد. برنامه هایتان برای جلوگیری از بروز مجدد این اتفاق در آینده چیست؟
باید بگویم حتی سامسونگ و اپل نیز تا وقتی که برای معرفی موبایل هایشان آمادگی کامل را کسب نکرده اند حرفی از عرضه آنها به میان نمی آورند. من اما روشم این بوده. ما یک استارتاپ هستیم و دوست داریم از همان اول همه چیز را شفاف بگوییم.
خواسته ام این بوده که مطمئن شوم محصولی با کیفیت را در اختیار کاربرانمان قرار دهیم. فکر نمی کنم پنهان کاری باعث بالا رفتن اعتماد به یک شرکت شود و دوست دارم رابطه ای کلامی با کاربران و مشتریانمان داشته باشم. و می خواهم مشتریان هم متوجه باشند وقتی دو یا سه هفته دیرتر از موعدد مقرر محصول را به آنها عرضه می کنیم این مساله با در نظر داشتن اینکه از دوسال پیش پروسه طراحی شان شروع شده برایشان اهمیت چندانی نداشته باشد.
پس به نظرتان موبایل ها و خانه ها بهترین نقطه برای به کار گیری هوش مصنوعی هستند.گام بعدی چیست؟ آیا به ماشین ها هم فکر کرده اید؟
ما با دقت بسیار بالایی گام های بعدی خود را برای طراحی و توسعه محصولات تعریف میکنیم. منتها یک نکته وجود دارد: اگر سیستم عامل جدیدی را می سازید به باور من بسیار سخت است که برای پیشرفت تکنولوژی تکنولوژی نوینی را توسعه دهید. در نتیجه به نوعی بهتر است ارزش تکنولوژی را در زندگی یک کاربر ثابت کنید. اولین کاری که انجام دادیم این بود که یک موبایل فوق العاده بسازیم. این دستگاه به سرعت بهبود می یابد و ما نیز در نظر داریم به تدریج مفاهیم تازه ای را به نسخه های بعدی آن بیافزاییم. بنابراین هوش مصنوعی تا حدودی به همین موبایل نیز ورود پیدا خواهد کرد.
اما همانطور که میدانید هوش مصنوعی شکل متفاوتی از علم رایانه است. در واقع به جای آنکه برنامه نویسان کدهای خطی بنویسند به دانشمندان دیتایی نیاز است که آموزش انجام امور مختلف را به این سیستم بدهند. به همین خاطر نیز شرکت هایی که بیشترین حجم دیتا را در اختیار دارند جلوتر از سایرین در عرصه هوش مصنوعی حرکت می کنند و گوگل، فیسبوک و مایکروسافت مثال های خوبی در این باره هستند.
در مورد گردآوردی دیتا دو روش وجود دارد: نخست کاری که گوگل با Waymo انجام می دهد: یعنی ابتدا ماشین هایی را طراحی کرده و آنها را برای گردآوری داده به صورت آزمایشی در خیابان ها به حرکت در می آورد و دیگری روش تسلا که موفق تر هم هست. در این روش هر ماشین به یک چیپ LTE مجهز است و همزمان با لذت بردن افراد از تجربه رانندگی، دیتای مورد نیاز تسلا برای ساخت ماشین های خودران سطح پنج نیز جمع آوری می شود.
اگر کل صنعت نیز این شیوه را در تجربیات خود پیاده سازی نماید آنگاه سیستم های مبتنی بر هوش مصنوعی با سرعت بیشتری رشد می کنند و به توانمندی های بیشتری دست می یابند. من نیز با همین ذهنیت تمرکز ویژه ام را روی اسمارت فون ها قرار داده ام و همزمان چشم به آینده دوخته ام. در واقع ما قصد داریم پلی به سمت آینده بسازیم.
جهت مشاهده سایر مطالب مشابه و عضویت در کانال کلیک کنید