بهترین زمان برای آغاز یک کسب و کار جدید
بهترین زمان برای آغاز یک کسب و کار جدید
کارآفرینی موضوعی است که این روزها بسیار مورد توجه قرار گرفته و فکر افراد زیادی را به خود مشغول کرده است؛ این کار نیازمند مطالعه، برنامهریزی، هدفگذاری و آیندهنگری بسیار است.
این که رئیس خود باشید، سرنوشتتان را به عهده بگیرید و دیگر برای کسی کار نکنید شاید آرزوی شما و خیلی از افراد باشد. اما برای به واقعیت رساندن این آرزو و تبدیل شدن به یک کارآفرین، لازم است ایدهی واضحی از کسبوکار جدیدتان داشته باشید و بتوانید با یک منطق مالی که منافعتان را به خطر نیندازد این جهش شغلی را آغاز کنید. در ادامه داستان شغلی برخی کارآفرینان مطرح را باهم مرور میکنیم:
«مایک وایبرو»
بنیانگذار شرکت Engage Technique
(شرکت آموزشی مدیریت و بازاریابی)
زمانی که مایک ۲۰ ساله بود و در سمت مهم یک شرکت چند ملیتی کار میکرد، ایدههای شفافی از کسبوکار مورد علاقهاش در ذهن داشت و معتقد بود همیشه کار دیگری برای انجام دادن وجود دارد که چالش برانگیز باشد. اما زمان گذشت و بدون اینکه اقدام جدیدی کند سنش به میانسالی رسید.
او میگوید: «زمانی که ۴۲ ساله شدم احساس میکردم یا الان باید شغلم را ترک کرده و ایدههایم را عملی کنم و یا هیچوقت دیگر فرصت آن را بدست نخواهم آورد. ترس از عقب نشینی و پشیمانی در آینده، مواردی بودند که وادارم میکردند روی ایدههایم فکر کنم. به علاوه من مقداری پسانداز برای گذران زندگیام داشتم و اعضای جوان خانوادهام مرا در کسبوکارم یاری میدادند. پس میتوانستم ریسک کار را بپذیرم و به صعود امیدوار باشم.» مایک وایبرو در ادامه توضیح میدهد که: «در فکر راهاندازی یک شرکت تولیدی بودم ولی از سرمایهگذاری برای آن نیز میترسیدم. اما وقتی بیشتر فکر کردم با خود گفتم من همیشه در تیمهای پرقدرت عضو بودهام و تجربهی زیادی دارم، پس چرا تردید میکنم؟ همچنین در این سن وقت کافی برای کار کردن دارم، میتوانم برنامه زندگیام را شخصا تنظیم کنم و هرموقع خواستم به خانه برگردم. این آزادی عمل بسیار خوب است!»
سپس چند ماه بعد شغلش را برای راهاندازی شرکت Engage Technique ترک کرد. مایک وایبرو با استراتژی کمک به سازمانهای محیط زیست اعتبار به دست آورد و در طول دو سال توانست کسب و کارش را توسعه دهد و در نهایت به ایدههایش جامهی عمل بپوشاند.
«کارولین پیرسون»
بنیان گذار شرکت Maiden Voyage
(شرکت مسافرتی مخصوص خانمهای شاغل)
کارولین پیرسون با وجود تجربههای موفقی که به عنوان سرپرست حوزهی فناوری برای سازمانهای بزرگی مانند: iTV (کانال تلویزیونی در انگلیس)، BBC (رسانه بریتانیایی)، KLM Royal Dutch Airlines (شرکت هواپیمایی فرانسوی-هلندی)، easyJet (شرکت هواپیمایی بریتانیایی) و… داشت، روزبهروز برای راهاندازی ایدهی شرکت مسافرتی مخصوص خانمهای تاجر و شاغل بیشتر آماده میشد.
او توضیح میدهد: «در سال ۲۰۰۸ درحالی که در کانال ITV مشغول بودم، روی ایدهام نیز کار میکردم. اما شرایط به جایی رسید که دیگر نمیتوانستم هم بصورت نیمهوقت روی کسبوکار جدیدم زمان بگذارم و هم به وظایف شبکه برسم. اینچنین شد که مجبور شدم بین شغلی با ۲۰ سال سابقه و یا ایدهی هیجانانگیزم یکی را انتخاب کنم که البته مسیر پرهیجان را برگزیدم.» کارولین ادامه میدهد: «سرمایهای که پسانداز کرده بودم را صرف کسبوکار جدیدم کردم تا بتوانم آن را پس از دوسال سرپا کرده و توسعه دهم. در آن دوران خود را در اتاقکارم تنها میدیدم و هیچکس نبود تا مرا تشویق کند. من نیز مانند دیگر کارآفرینان با انزوای ابتدای کارم مبارزه کردم تا بتوانم رشد کنم و در نهایت تماس مشتریانم مرا نجات داد و اعتماد به نفسم را از نو یافتم.»
او پس از مدتی شرکتش را توسعه داد و همکارانی در کنار خود استخدام کرد. هماکنون تیم کاری کارولین پیرسون ۷ نفر عضو دارد، بیش از ۸۰ سفیر جهانی و ۱۱۰۰۰ خانم در ۱۰۰ کشور از خدمات شرکت مسافربری او استفاده میکنند. این شرکت در سال گذشته توانسته پانصدهزار پوند سرمایه بدست بیاورد.
«گرگ وود»
بنیانگذار شرکت Comedy Illusions
(شرکت کمدی نمایشی)
گرگ وود یکی از ناظران توپوگرافی (تهیهی تصاویر برای تحقیق بر روی شکل سطح زمین) در یکی از شرکتهای مطرح و برجستهی کانادایی بود که بهعنوان سرگرمی شروع به یادگیری شعبدهبازی و کار کمدی و سخنرانی طنز کرد و منجر به برپایی کسبوکار جدیدش شد!
او میگوید: «زمانی که در مقابل مردم میایستم و کار کمدی و آموزشی طنز اجرا میکنم کاملا اعتقاد دارم که برای این کار ساخته شدهام. من از سن ۱۷ سالگی به عنوان نقشهبردار مشغول شدم و فکر میکردم تنها کاری است که میتوانم انجام دهم. تا اینکه در سن ۴۶ سالگی بعنوان یک کمدین و سخنران حرفهای خودم را پیدا کردم و واقعا تنها شغلی است که برای آن متولد شدهام.»
گرگ توضیح میدهد که: «بزرگترین دلیلی که در این شغل موفق شدم علاقه و تلاشم بود که با وجود درآمد کم در ابتدای کار ناامید نشدم، توانستم ایدهها و کارهای جدیدی را ارائه دهم، از پس چالش هیجان انگیز شغلم بربیایم و به سرعت رشد کنم.»